گسترش جنبش دانشجوئی و استیصال ولی فقیه
در استمرارقیام عاشورا، علیرغم همه تهدیدات و خط و نشان کشیدنهای مراکز مختلف سرکوب دستگاه ولی فقیه، جنبش دانشجوئی در تداوم مشی بالنده و پیشرو خود، مشتها و پرچمها را بالا گرفت و حسرت افول و فروکش جنبش نوین مردمی را بر دل ولی فقیه، گذارد.
همانگونه که جامعهء امروز، اجتماع کنونی، آگاهی توده ای و شجاعت مردمی و پیگیری در دستیابی به آزادی و دموکراسی، با دیروز تفاوت کیفی دارند، جنبش دانشجوئی نیز به پشتوانه پویائی همیشه خود گامهای عظیمی در جهت تحول، تکامل، پختگی و بالندگی خویش برداشته است.
جنبش دانشجوئی تنها حرکتی صنفی با لایه ای سیاسی، نمی باشد. حرکتی است قوی، با بنیادهای استوار که می تواند و نوانسته است نقشی تعیین کننده و پیشگام در ادامه فاز کنونی جنبش، ایفاء نماید.
اسطوره هائی که در سراسر دانشگاههای کشور "قیام" می نمایند و شجاعانه مشروعیت حاکمیت را زیر سئوال برده، اعمالش را محکوم نموده و نهضت آزادیخواهی را نه فقط مشوق، که جلودار گردیده اند، بسان شمشیری بر قلب "ولی فقیه" فرور می روند.
سخنان پخته، معنا دار و پیشرو مجید توکلی در 16 آذر در دانشگاه پلی تکنیک هنوز در فضای دانشگاه طنین انداز است. او کلام خود را چنین پایان برد: « ... جنبش دانشجوئی همانگونه که در سال 32 و سال 57 و تا به امروز در تمامی طول حیات خویش در برابر استبداد و خودکامگی، در نفی ظلم و ستم ایستاده، همچنان باید بایستد. و ظلم، ظلم است، چه محصول طاغوت شاهنشاهی و چه حاکمیت ولائی نایب امامی!» (متن کامل سخنرانی را در اینجا بشنوید) بدنبال این سخنان شجاعانه، او با ضرب و شتم دستگیر گردید و به شکنجه گاه اوین منتقل شد و سپس در بیدادگاه ولی فقیه به 8 سال و 6 ماه حبس محکوم گردید. این بار اول نبود که مجید توکلی شلاقهای دژخیمان را تحمل می نمود؛ پس با علم و شناخت از عواقب تصمیم خود، سخنرانی16 آذر را ایراد نمود و آنگاه با شجاعت از حقانیت، صداقت و قداست راه و مشی خود و جنبش دانشجوئی دفاع نموده و ذره ای نیز از اصول و پرنسیپ های خویش دست بر نداشت.
"بازداشتهای گروهی"، "محکومیتهای سنگین"، "اخراج از سوی کمیته انضباطی"!، "تعلیق یا انحلال تشکلهای دانشجوئی"، چماقهائی هستند که گماشتگان ولی فقیه برای خاموش نمودن شعله های فروزنده جنبش دانشجوئی، بر دست گرفته اند. زهی خیال واهی!
محکومیت ها:
مجید دری و ضیاء نبوی، از جمله دانشجویانی هستند که توسط بیدادگاهای ولی فقیه به زندانهای بلند مدت محکوم گردیده اند. مجید دری از دانشجویان مبارز دانشگاه طباطبائی که در تیر ماه دستگیر شده بود، در حکمی بی سابقه به 11 سال زندان محکوم شد. ضیاء نبوی، نیز که شامگاه 25 خرداد در منزل یکی از دوستانش دستگیر گردیده بود، پس از گذراندن ماهها شکنجه وحشیانه، در حکمی دیوانه وار به 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم گردید.
سلمان سیما، فعال دانشجویی، با محکومیت شش سال حبس تعزیری؛ ناصح فریدی و محمد تابع محمدی دو فعال دانشجویی با محکومیت چهار سال زندان؛ ناصح فریدی، از فعالین دانشگاه تربیت معلم تهران، با محکومیت شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق؛ حامد کاووسی دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه شیراز با محکومیت سه سال حبس تعزیری؛ علی پرویز فعال دانشجوئی دانشگاه خواجه نصیربا محکومیت سه سال زندان، در زمره گروه دیگری از دانشجویان مبارز که اخیرا محاکمه گردیده اند، می باشند.
دستگیریها:
شماری دیگر از فعالان دانشجوئی دستگیر و در زندانهای مخوف در نقاط مختلف کشور تحت
شکنجه های غیر انسانی دژخیمان قرار دارند، ازجمله: مهدیه گلرو، شیوا نظر آهاری، سعید جلالی فر، پیمان عارف، امین الهی، مهدی عربشاهی، بهاره هدایت، مرتضی سمیاری، میلاد اسدی، مجتبی هاشمی، مهرداد بزرگ، احسان دولتشاهی، سینا شکوهی، کوهیار گودرزی، حسن حائری، نیما عمرانی ، مجید عسگری ، مصطفی ریسمان باف، طهمورث صفری، شهاب محمّدی، ابراهیم نوحی، علی صدّیقی، پویا حمداللهی، پویا دریایی، هادی نجفی (زندان اوین) میلاد وبسی (بندر انزلی) محمدامین ولیان (دامغان)؛ علی نیکوئی، علی تارج، پیمان جهانگیری، راهینه جعفری، کاظم رضائی (شیراز)؛ مجتبی هاشمی (اصفهان)؛ میلاد اسدی، سهیل محمدی، جاوید حاج همتی، عباس قادری، امیر مقدم، علی خجسته، معین مین باشی، حمید تمدنی، محسن بیات، علی معموری، رضا خجسته، علی لطیفی، حسین قابل، عارف ناظر مقدم، میترا فرهنگ، عادل طائی نیا، فرشاد عزیزی، ایمان ابراهیمی، جهانبخش (مشهد)
«بازداشت گروهی دانشجویان» نیز از دیگر ابزارهایی است که از سوی گماشتگان امنیتی و قضایی در روزهای اخیر بکار برده شده است. نمونه هایی از این نوع دستگیریها که شباهت بسیاری به "آدم ربائی" دارند، عبارتند از:
علیرضا فیروزی و سورناهاشمی از فعالین دانشجویی دانشگاه زنجان نیز چندی پیش طی سفری به تبریز ناپدید شده اند و تا کنون نیز هیچ "نهادی" مسئولیت بازداشت آنها را نپذیرفتهاست. ۱۲
دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر تهران دستگیر و در بازداشت به سر میبرند. (سایت ادوار نیوز)
همچنین ۱۰ دانشجوی دانشگاه علم و صنعت تهران نیز به دنبال تجمع برای محکومیت کشتار مردم در روز عاشورا و برگزاری تجمع آزادی کامران آسا، برادر شهید کیانوش آسا، در صحن این دانشگاه دستگیر و تا کنون از وضعیت آنان خبری در دست نیست.
در مشهد نیز روز نهم دی ماه گروهی از مزدوران بسیجی و لباس شخصی ضمن حمله به دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و ضرب و شتم دانشجویان این دانشگاه ، دهها تن از آنها را بازداشت کردند، که اکثریت آنان هنوز در زندان بسر میبرند.
پس از ۱۶ آذرماه، و حوادث روز عاشورا بیش از ۱۲ نفر از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران بازداشت شده اند، که اسامی برخی از آنان بدین شرح است (خبر نامه امیر کبیر):
سجاد ساده دانشجوی رشته برق، محمد حسین مشاعی دانشجوی رشته مکانیک، اردشیر بانگیان دانشجوی رشته مکانیک، امین بنی هاشم دانشجوی رشته عمران، زهرا توسلی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته صنایع، علیرضا خالصیان دانشجوی رشته متالورژی، مهرداد بزرگ دانشجوی رشته کامپیوتر، حمید سوزنده دانشجوی رشته پلیمر، سینا ولایی دانشجوی رشته پلیمر، خسرو مقصودی دانشجوی رشته پلیمر، آرش احسان زاده دانشجوی رشته پلیمر، ورودی ۸۷
در سنندج، در دومین سالروز شهادت ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی حقوق دانشگاه پیام نور سنندج، لااقل 10 تن از جمله تعدادی از فعالان دانشجوئی دستگیر گردیده اند. برای اطلاع ابراهیم لطف اللهی در دیماه سال 86 توسط مزدوران اطلاعات دستگیر گردیده و 10 روز بعد خبر "مرگ" وی به اطلاع خانواده اش رساندند.
احضار و اخراج دانشجویان:
احضار و تعلیق بیش از ۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج، و صدور حکم محرومیت از تحصیل برای ۱۵ دانشجوی دیگر این دانشگاه. (سایت ادوار نیوز)
احضار بیش از ۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به کمیته انضباطی این دانشگاه.
احضار بیش از ۱۵۰ تن از دانشجویان دانشگاه با هنر کرمان به کمیته انضباطی
پس از بازداشت و بازجويی و احضار تعداد زيادی از دانشجويان دانشگاه بین المللی قزوین توسط اداره اطلاعات قزوين، كميته انضباطي دانشگاه در اقدامی بي سابقه اقدام به صدور احكام انضباطی سنگين و احضار بيش از ۷۰ دانشجوی اين دانشگاه به كميته انضباطی کرده است. برخی ازاین دانشجویان اخراج و یا به محرومیت دراز مدت محکوم گشته اند.
با آغاز اعتصابات دانشجوئی در دانشگاههای پلی تکنیک، علم و صنعت و مشهد، گسترش و سراسری گردیدن این حرکت قابل پیش بینی بود ( رجوع کنید به مقاله ما تحت عنوان "آغاز اعتصابات دانشجوئی").
در تهران علاوه بر دانشگاه پلی تکنیک و علم و صنعت، دانشگاههای تهران، صنعتی شریف، ملی، آزاد جنوب تهران، با تحریم امتحانات به اعتصابات دانشجوئی پیوسته اند.
دانشجویان دانشگاه هنر با انتشار اطلاعیه ای، در تاریخ 18 دیماه 1388 اعلام نمودند که در محکومیت حملات صورت گرفته به دانشگاه ها و بازداشت های گسترده دانشجویان، امتحانات پایان ترم را تحریم خواهند کرد.
در سایر شهرها نیز مقاومت دانشجوئی گسترده تر و متشکل تر گردیده است. دانشجویان دانشگاههای مشهد، شیراز، سیستان و بلوچستان ، رازی کرمانشاه، باهنر کرمان، سمنان و قزوین با اقدام به تحصن و تحریم امتحانات حلقه این اعصابات را تکمیل کرده اند.
دستگیری و شکنجه دانشجویان مبارز و اجرای احکام سنگین توسط بیدادگاههای ولی فقیه در مورد آنان همچنان ادامه دارند. علیرغم خواست و تصور سرگوبگران، این فشارها صفوف دانشجویان شجاع را فشرده تر ساخته و عزم آنان را در رسیدن به هدف نهائی خود که همانا کسب آزادی و جاری ساختن دموکراسی در سراسر میهن در زنجیرمان می باشد، جزم تر کرده است.