مهر آمد، در عصری که قلم ها شکسته اند و زبان ها بریده اند و آزادی را به زنجیر کشیده اند و استبداد را فریاد می زنند و حماقت را تبلیغ می کنند و اندیشه ها را عقیم ساخته اند و پرومته آگاهی را به زنجیر دین کشیده اند و دانشگاه را بر صلیب فقه مصلوب ساخته اند و دانشجو را با گیوتین استبداد در کهریزک فقاهت به فتوای شریعت خاموش کرده اند و دانش آموز را با آتش نمرودی جاهلیت مدرن در قبرستان مدرسه با تبر کتاب و اندیشه به بند کشیده اند، مهر ما می آید.
مهر آمد، در زمانی که استبداد مذهب مان شده است و استثمار ایمان مان گشته است و استحمار باور دین مان گشته و ریا و دروغ و مکر و خدعه و نیرنگ و دین فروشی و خود فروشی و بلاهت اخلاق مان شده است، مهر ما می آید.
مهر آمد، در روزگاری که ابوذر را در ربذه شریعت تبعید کرده اند و حجر را در چمنزار سرخ اوین عذارا سر بریده اند و آگاهی را در سیاهچال های دارالاماره های وحشت فقاهت به بند کشید ه اند و صدای عدالت را با شمشیر فقاهت در محراب دیانت کهریزک به خون کشیده اند و موسی های رهائی خلق آواره صحرای سینای کشورهای بیگانه ساخته اند، مهر ما می آید.
مهر آمد، در تند پیچی از تاریخ حیات مان که بیکاری فراگیر شده و فقر همه گیر گشته و زندگی کردن معجزه شده و آینده تار گشته و طلاق و جنایت و فساد و فحشا و خیانت اپیدمی همگانی شده است، مهر ما می آید.
مهر آمد، در قرن غارت و عصر بلاهت و روزگار جنایت در سرزمین شرافت و در صحنه شقاوت در شفق آزادی و افق آگاهی در کربلای رهائی خلق ایران، مهر ما می آید.
مهر آمد، اگر زبان مان بریده اند و اگر قلم مان شکسته اند و اگر چشمان مان را کور کرده اند و اگر پاهای مان را فلج ساخته اند و اگر دستان مان را قلم کرده اند باز با اندیشه مان در مدرسه و دانشگاه مهر را فریاد می زنیم. زیرا، مهر ما می آید.
مهر آمد، بگذار آنانی که از جهل توده ها ایمان می سازند و از حماقت اندیشه ها، مذهب بر پا می کنند و از بی شعوری مردم، دین را تبلیغ می نمایند و از سفاهت ناس تغذیه می کنند و از فقر توده ها لشکر سوار می سازند و از تعصب ناس آگاهی را به زنجیر می کشند و از جهل عوام آزادی را مصلوب می سازند و از حماقت توده ها استبداد را مذهب می کنند و در بی خبری خلق عدالت را در محراب کهریزک و اوین و گوهردشت شهید می سازند و در فقر جامعه استثمار را عدالت می کنند و در لوای سرنیزه، زن رهائی را به حجاب ذلت به بند می کشند و با شعار شریعت و گیوتین فقاهت، مرد آزادی را اسیر سیاه چال های وحشت شکنجه خود می کنند و با تیغ خیانت، شعار سوسیالیسم ابوذر را در ربذه خاموش می سازند و با فتوای جنایت، فریاد آزادی حسین در کربلای فقاهت به فتوای شریح جنایت و شمشیر خیانت در آتش نمرود حماقت خاموش می سازند، بدانند که مهر ما در راه است، آری، مهر ما می آید.
مهر آمد، اگر در ایران امروز، آزادی خاموش شده و آگاهی به زنجیر فقاهت در آمده و عدالت اسیر شریعت گشته و رهائی به بند دیانت زمین گیر شده و علم در بند مذهب محبوس گشته و کتاب در زیر گیوتین سانسور فقاهت مثله شده و قلم در خدمت خیانت و جنایت به گِل نشسته و بیان به فتوای فقاهت در زنجیر شریعت به اسارت گرفته اند، و احزاب بازار عکاظ دارالندوه فقاهت حاکم گردیده است و مطبوعات بلندگوی خشونت و حماقت شده اند، بدانند که، مهر ما می آید.
مهر آمد، آنروز آزادی بر استبداد می خندد، آنروز آگاهی بر جهل فریاد می کشد ، آنروز عدالت بر جور، نماز میّت می خواند، آنروز رهائی بر خوف غلبه می کند، آنروز وجدان، اخلاق مان می شود، آنروز انسانیت مذهبمان می گردد، آنروز مسئولیت دین مان می شود، آنروز همه برهم سلام می کنند، آنروز بجای فقه بر ما علم حکم می راند، و بجای استبداد، آزادی به استقبال مان می آید و بجای تکلیف حق بر ما حکومت می کند و بجای جور و استثمار، عدالت نصیبمان می شود و بجای شکنجه و اعدام و کشتار و زندان و رعب و وحشت و اعتراف گیری و ... رهائی و آزادی ما را در آغوش خود می کشد و بجای هم کشی، همدلی بر ما حکومت خواهد کرد و بجای علم فروشی، خودآگاهی محصول خرمن معرفت مان می گردد، آری، در آنروز مهر ما می آید.
مهر می آید، مهر می آید، مهر می آید، آری مهر ما می آید، مدرسه ها باز می شوند، دانشگاهها گرم کار می گردند، کلاغ ها به لانه هایشان می روند، تنور دیو خاموش می گردد، دارها برچیده می شود، زندانیان آزاد می گردند، شکنجه گاه های فقاهت موزه می گردند، من و تو ما می شویم، قلم و کتاب و علم و مدرسه توتّم مان می شود.
منبع: نشر مستضعفین