ابلاغ
سایت کانون ابلاغ اندیشه های شریعتی

WWW.KANOONEBLAGH.ORG

.
آزادي، در دامن اسارت مي زايد، در زنجير رشد مي كند، از ستم تغذيه مي كند، با غصب بيدار مي شود. . . هان، اين سرنوشت آزادي است!
در حاشیه سفر و سخنان "قم"

«ولی فقیه در جامهء وحشت و هراس»

جنبش نوین ملی ایران راه خود را تا سرنگونی رژیم ولایت فقیه و جایگزینی آن با "جمهوری ایران" ادامه خواهد داد.
در این مسیر اندیشه شریعتی بعنوان "تنها" آلترناتیو اسلام ارتجاعی نقش آگاهی بخش خود راهمچنان ایفاء خواهد نمود…
ادامه مطلب »

قیام سی تیر، تجلی اراده توده ها

درتیرماه 1331 مصدق، بنا به سنن پارلمانی استعفای خویش را به مجلس هفدهم که تازه کار خود را آغاز کرده بود، تسلیم نمود و در همین رابطه پیام ارزشمندی برای مردم ایران فرستاد که در بخشی از آن چنین آمده است: 
« هموطنان عزیز، ... اینکه دولت اینجانب پیشرفتی حاصل نمود و توانست ریشه کهنسال استعمار را از این سرزمین برکند، هیچ نبود غیر از همراهی اکثریت قریب به اتفاق مردم مملکت. چنانچه همه میدانند، در آغاز کار، حتی عوامل شناخته شده شرکت سابق نیز چاره ای جز آن ندیدند که به پیروی از افکار عمومی، خود را با این نهضت ملی هماهنگ نشان دهند. اما یقین بود که این عده از پای نخواهند نشست و در نهان و بتدریج زمینه را برای بازگشت اوضاع سابق فراهم خواهند ساخت.
حریف ما هم که با همه گذشت ها حاضر به حل این مشکل نشد، بواسطه اطمینانی بود که به این دسته از ایادی خود داشت. شما ملت ایران اکنون به چشم خود می بینید که پایه انحطاط اخلاقی این گروه بحدی رسیده است که حاضرند آمال ملی ایران به نتیجه نرسد تا چند روزی بیشتر به بساط اهریمنی خویش تکیه زنند. این بنده خدمتگزار اکنون پس از یکسال و چند ماه مبارزات شبانه روزی، که خود با کمال میل و از روی رضا و رغبت وقف خدمت به این آب و خاک نموده ام، به حکم وظیفه قانونی استعفای خود را تقدیم می کنم. 
هموطنان عزیز، همانطور که اینجانب با ایمان کامل به حصول نتیجه این مبارزه قدم پیش نهادم، با همان ایمان بلکه صد چندان بیش از آنچه در آغاز کار بود، زمام اختیار را از دست می گذارم و میدان را برای دولت آینده که باید به موجب ارادهء ملت بر سر کار آید، بازگذاشته و بدون آنکه ذره ای احساس خستگی کنم باز هم خود را در صورتیکه مجلسین بخواهند، برای ادامه این نهضت به اختیار ملت ایران می گذارم.....»
آری، مصدق هر آنچه کرد حاصل پیوند اراده خلق با همت و صداقت او بود. مصدق مخلصانه و پاکباخته، قصد آن کرده بود تا آنجا که در توان داشت در جهت سعادت و رهایی ملت ایران تلاش نماید و چه به نیکی در قلب او جای باز نمود. پایبندی مصدق به امر استقلال و آزادی و عزم او در دستیابی به این دو هدف و پشتیبانی بی مانندی که مردم از او به عمل آوردند، طبیعتا دشمن خلق را لحظه ای راحت نمی گذارد. پس از آنکه طرحهای اولیه آنان برای سرنگونی مصدق، که به کمک و همیاری حزب توده و مرتجعین وابسته ای چون کاشانی انجام میشدند، به نتیجه نرسیدند، دشمنان مصدق اینبار با حمایت کامل بیگانگان کوشیدند تا اهداف ضد مردمی خود را توسط عناصر وابسته به ارتش عملی سازند. مصدق که این خطر را تشخیص داده بود، خواستار کسب اختیارات وزارت جنگ شد. در پی بی نتیجه ماندن این درخواست، مصدق در 26 تیر ماه 1331 استعفا نمود و قضاوت را به مردم واگذار کرد. 
امپریالیسم و دستگاه خود فروخته شاه، بلافاصله پس از استعفای مصدق، مهره وابسته خود، قوام را به نخست وزیری منصوب نمودند. قوام که به پشتوانه حمایت نیروهای خارجی احساس قدرت می کرد، با صدور اطلاعیه های شداد و غلاظ سعی در ترساندن مردم و جلوگیری از بروز عکس العمل انان در قبال استعفای مصدق می نمود. اما توده های مردم پاسخ او را در قیام خود در سی تیر با شعار "یا مرگ یا مصدق" دادند.  مردم شجاع تهران در این روز بی توجه به جو شدید نظامی و تهدید نیروهای انتظامی، برای باز گرداندن مصدق به قدرت، پای به خیابانها نهادند. صفوف تظاهرکنندگان از همان آغاز مورد تهاجم نیروهای نظامی و سرکوبگر قرار گرفت. چندین تن کشته و مجروح گشتند. جنگ و گریز در میدان بهارستان و خیابانهای اطراف آن بشدت اوج گرفت و بتدریج و با خلع سلاح گردیدن چند تن از افراد پلیس شکل رادیکالتری به خود گرفت.
در پی این حوادث دربار و شخص شاه که بشدت به وحشت افتاده بودند، بناچار تسلیم اراده خلق گردیده و با در خواستهای مصدق موافقت کردند. و بدین ترتیب مصدق کبیر، متکی به اراده و پشتیبانی مردم خود، بار دیگر زمام امور را بر دست گرفت.
با درود به روان پاک شهدای قیام سی تیر 1331